منتخب فرهنگ فلسفی / ولتر – بریده ۲۸
امروز در هیچ کشوری قوانین کامل و پسندیده وجود ندارد. دلیلش هم واضح است. قوانین همه به تدریج و به مقتضای زمان و مکان و و احتیاجات و غیره پیدا شده، و همین که احتیاجات مردم تغییر کرده، طبعا قوانین
امروز در هیچ کشوری قوانین کامل و پسندیده وجود ندارد. دلیلش هم واضح است. قوانین همه به تدریج و به مقتضای زمان و مکان و و احتیاجات و غیره پیدا شده، و همین که احتیاجات مردم تغییر کرده، طبعا قوانین
اگر راست باشد که بر زنبوران، ملکهای حکومت میکند و همهی ملتش با او جفت میتوانند شد، این دیگر کاملترین حکومتهاست.
هیچ سلطانی را با خروس مقایسه نمیتوان کرد. او اگر در میان رعایای خود با تبختر و تکبر میخرامد، از خودستایی نیست. هرگاه دشمنی به مرغدان نزدیک شود، هرگز به رعایای خود فرمان نمیدهد که به حکم معرفت قطعی و
قوانین را احتیاج به وجود میآورد و دستِ زور اجرا میکند.
فضیلت اخلاقی در میان افراد نوعِ بشر یک نوع تبادل نیکی و مهربانی است و هر کس که در این معامله سهمی ندارد، به حسابش نمیتوان آورد.
کلمهی «کاراکتر» در زبان فرانسه، ریشه یونانی دارد. در زبان یونانی «خاراکتر» (طبع یا خوی) به معنی نقش و تصویر است. چیزی است که طبیعت در نهاد ما نقش کرده. آیا میتوانیم این نقش را محو کنیم؟ مشکل بزرگی است.
در مختصر قوانین زرتشت اندرز حکیمانهای است : «اگر کاری را به تو تکلیف میکنند که در صواب یا ناصواب بودنش تردید داری، از قبولش بپرهیز.»
همهی ملل عالم احساس میکنند که اگر زیادیِ نان یا برنج خود را به فقیری که عاجزانه گدایی میکند بدهند، بهتر از آن است که آن فقیر را بکشند یا دو چشمش را بکنند. بر همهی مردم زمین واضح است
شک نیست که هر معلولی را علتی است، و این علتها در گرداب بی انتهای ابدیت به یکدیگر پیوسته است. ولی هر علتی مستلزم معلولی نیست که دنبالهاش تا انقراض عالم کشیده شود. درست است که همهی حوادث جهان علت
اگر از یک غوک [قورباغه] بپرسید که زیبایی و جمال واقعی کدام است، جواب خواهد داد که غوک ماده با دو چشم گرد بزرگی که از سر کوچکش بیرون جسته، با آن دهان هموار و فراخ و شکم زرد و