از نوشتن / فرانتس کافکا – بریده ۴
نامه به ماکس : میدانی معنی جمله ی پایانی چیست؟ موقع نوشتنش به یاد یک انزال قوی بودم .
نامه به ماکس : میدانی معنی جمله ی پایانی چیست؟ موقع نوشتنش به یاد یک انزال قوی بودم .
داستانِ «داوری» را در شب بیست و دوم به بیست و سوم ، از ساعت ۱۰ شب تا ۶ صبح ، یک نفس نوشته ام . به سختی می توانستم پاهایی را که از فرط نشستن خشک شده بودند ،
با تغییر هر کلمه در جمله ، در درونم جای سرما و گرما عوض می شود ، رویای فراز و فرودهای آهنگین می بینم ، طوری جمله های گوته را می خوانم که انگار تمام تنم از پا درآمده باشد
فکر می کنم در من چیزی روی می دهد که بسیار نزدیک به گفته ی شیلر مبنی بر تغییر ساخت احساسات در شخصیت است . به رغم تمام مقاومت درونم باید این را بنویسم .