من خارج رفتهام، همیشه هم عُقّم گرفته و برگشتهام. نه این که از آن جاها بدم بیاید، نه. منتها آن آفتاب، آن خلیجِ ناپل، آن دریا… دل و دماغ را از آدم میگیرد. از همه بدتر این که حسرت به دلِ آدم میاندازد. نه، این جا خیلی بهتر است. این جا دستِ کم میتوانی تقصیرِ واماندگیهایت را بیندازی گردنِ مردم، میتوانی برای خودت عذر و بهانه بتراشی.