اگر تا به حال حیوانی را دوست نداشتهاید و از سویش محبتی دریافت نکردهاید، سخت میشود برایتان توضیح داد که از دست دادن حیوان خانگی چقدر سخت است. به مدت چهارده سال، مهم نبود باقی دنیا راجع به من چه فکری میکنند، مهم نبود دو هفته خانه نباشم یا دو دقیقه، هربار که از در وارد میشدم، کوگِر به استقبالم میآمد، دمش را تکان میداد و با بینیاش سرگرم بوکشیدن میشد، مثل اینکه دیدن من برایش لذتبخشترین چیز در دیا باشد. تمام چیزی که در عوض میخواست کمی غذا و این بود که پشت گوش یا روی شکمش دست بکشم یا برای پیادهروی ببرمش بیرون.