سرباز که بودیم تمرینمان میدادند که چطور سرنیزه را توی شکم دشمن فرو کنیم . میدانی چطور باید سرنیزه را تو دل یکی فرو برد؟
اول سرنیزه را فرو میکنی تو شکمش ، بعد به دو طرف می چرخانی . این کار روده ها را پاره میکند . بعد طرفْ به مرگِ کُندِ دردناک و ناجوری میمیرد . اما اگر سرنیزه را فرو کنی و نچرخانی ، دشمنت شاید بپرد رویت و سرنیزه اش را فرو کند توی دلت . این دنیایی است که در آن به سر میبریم !
این بریده کتاب از رمان «کافکا در کرانه» اثر هاروکی موراکامی ترجمه ی مهدی غبرائی گلچین شده .