آن شب فهمیدم که به همین سادگی آدم اسیر میشود و هیچ کاری هم نمی شود کرد . نباید هرگز به زنان و مردان عاشق خندید . همین جوری دو تا نگاه در هم گره میخورد و آدم دیگر نمیتواند در بدن خودش زندگی کند ، میخواهد پر بکشد .
این بریده کتاب از رمان «سال بلوا» اثر عباس معروفی گلچین شده است .