به خانه که آمدند، چند نامه تسلاآمیز رسیده بود. از میان آنها تسلیت مک ماهون به دلش نشست و آن را برای خسرو و عمه ترجمه کرد:
«گریه نکن خواهرم . در خانه ات درختی خواهد رویید و درخت هایی در شهرت و بسیار درختان در سرزمینت .»
«و باد پیغام هر درختی را به درخت دیگر خواهد رسانید و درخت ها از باد خواهند پرسید: در راه که می آمدی سحر را ندیدی!»