نظریه آناکسیمنس ظاهراً حداقل در نگاه اول ، بازگشتی آشکار از مرحلهای است که آناکسیمندر به آن رسیده بود ، زیرا آناکسیمنس نظریه ی بیکران (آپایرون) را ترک گفت و از طالس پیروی کرد که عنصر متعین را به عنوان مادة المواد تعیین نمود . این عنصر متعین آب نبود بلکه هوا بود . ممکن است این نظریه با توجه به امر تنفس به فکر او رسیده باشد ، زیرا آدمی مادام که نفس میکشد زنده است و به آسانی به نظر میرسد که هوا اصل و مبدأ حیات باشد .
این بریده کتاب از «تاریخ فلسفه ؛ جلد اول : یونان و روم» اثر فردریک چارلز کاپلستون ، ترجمه سید جلال الدین مجتبوی گلچین شده .
0