سعی کرد به خاطر بیاورد در چه سالی اولین بار درباره برادر بزرگ چیزی شنیده بود . گمان میکرد حول و حوش سال های دهه شصت بوده است ولی اطمینان نداشت . البته در تاریخچه حزب ، برادر بزرگ را همچون کسی معرفی میکردند که از نخستین روزهای انقلاب رهبر و پاسدار انقلاب بود . دلاوری های او را به تدریج از نظر زمانی آنقدر عقب می بردند تا به زمانی باورنکردنی مثلا دهه چهل یا سی برسد . یعنی زمانی که هنوز سرمایه دارها با آن کلاه های سیلندری سوار بر ماشین های زیبا یا درشکه های اسبی با دیواره های شیشه ای در خیابان های لندن رفت و آمد میکردند . هیچ کس نمیدانست چه مقدار از این افسانه واقعی و چه مقدار آن جعلی و ساختگی بود .
این بریده کتاب از رمان «۱۹۸۴» اثر جورج اورول گلچین شده است .
0